undernourished
معنی
دچار سوء تغذیه، بد تغذیه شده، گرفتار سوءتغذیه
سایر معانی: undernourishment سوء تغذیه
سایر معانی: undernourishment سوء تغذیه
دیکشنری
ناراحت کننده است
صفت
malnourished, undernourishedدچار سوء تغذیه
malnourished, undernourishedبد تغذیه شده
undernourishedگرفتار سوءتغذیه
ترجمه آنلاین
سوء تغذیه