معنی

(به ویژه گوشت) نیم خام، نیم پز، کم پخته

دیکشنری

زیر پا گذاشتن
فعل
underdoاز کار کم گذاردن
underdoقصور کردن
underdoنیم پخته کردن
coddle, underdoنیم پز کردن

ترجمه آنلاین

کم کار شده

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.