unanimously
معنی
اجماعا، متفقا
سایر معانی: به اتفاق ارا، بایکدل ویک زبان، جمعا
سایر معانی: به اتفاق ارا، بایکدل ویک زبان، جمعا
دیکشنری
به اتفاق آرا
قید
unanimouslyمتفقا
unanimously, altogetherاجماعا
ترجمه آنلاین
به اتفاق آرا
مترادف
agreeingly ، all together ، collectively ، commonly ، communally ، concertedly ، concorantly ، consensually ، consistently ، cooperatively ، harmoniously ، in agreement ، in unison ، nem con ، nemine contradicente ، popularly ، undisputedly ، unitedly ، universally ، without dissent