unaccountable
/ˌənəˈkaʊntəbl̩/

معنی

مرموز، عاری از حس مسئولیت، غیر مسئول، غیر قابل توصیف، توضیح ناپذیر
سایر معانی: غیر قابل توضیح، توجیه نشدنی، عجیب و غریب، اسرارآمیز، غیرعادی، پی نبردنی، عریب

دیکشنری

غیرقابل پذیرش
صفت
unexplainable, unaccountable, unutterableغیر قابل توصیف
unaccountable, irresponsible, recklessعاري از حس مسئوليت
mysterious, cryptic, enigmatic, secretive, inscrutable, unaccountableمرموز
unaccountableتوضیح ناپذیر
irresponsible, unaccountableغير مسئول

ترجمه آنلاین

غیر قابل پاسخگویی

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.