twitch grass
معنی
کشش، حرکت یا کشش ناگهانی، بهم کشیدن، گره زدن، جمع شدن
سایر معانی: twitch : تکان ناگهانی، ناگهان کشیدن، فشردن، پیچاندن، سرکوفت دادن، منقب شدن
سایر معانی: twitch : تکان ناگهانی، ناگهان کشیدن، فشردن، پیچاندن، سرکوفت دادن، منقب شدن
ترجمه آنلاین
علف تکان دادن