turnaround
معنی
رجوع شود به: turnabout، (در جاده و غیره) بخش عریض (برای چرخ زدن اتومبیل)، چرخشگاه
[کامپیوتر] برگشت
[کامپیوتر] برگشت
دیکشنری
بچرخ
ترجمه آنلاین
چرخش
مترادف
U turn ، annulment ، backpedaling ، cancellation ، change in direction ، doubleback ، inversion ، repeal ، rescinding ، retraction ، switch ، transposition ، turnabout ، volte face