معنی

تنظیم پذیر، کوک، خوش اهنگ، خوش نوا
سایر معانی: tunable : خوش نوا، موزون

دیکشنری

قابل تنظیم
صفت
tuneable, melodic, tunable, lilting, melodiousخوش نوا
concordant, melodic, tuneful, canorous, dulcet, tuneableخوش اهنگ
tunable, tuneable, high-strungکوک
adjustable, tunable, tuneableتنظیم پذیر

ترجمه آنلاین

قابل تنظیم

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.