tumultuary
/tdʒʊˈmʌltjʊəriː/

معنی

اشفته، پر اشوب
سایر معانی: نامرتب، در هم ریخته، نامنظم، بی سامان، پر سر وصدا

دیکشنری

تجمعی
صفت
turbulent, disturbed, garbled, frenetic, disheveled, tumultuaryاشفته
tumultuous, noisy, squally, stormy, tumultuary, hurly-burlyپر اشوب

ترجمه آنلاین

آشوب

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.