tumbril
/ˈtʌmbrəl/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

معنی

گاری، گیوتین، الت شکنجه، قایق ته صاف، ادم مست و تلوتلو خور
سایر معانی: tumbrel الت شکنجه

دیکشنری

درام
اسم
cart, tumbril, gharry, tumbrel, wainگاری
tumbrel, tumbrilالت شکنجه
guillotine, tumbrel, tumbrilگیوتین
tumbrel, tumbrilقایق ته صاف
tumbrel, tumbrilادم مست و تلوتلو خور

ترجمه آنلاین

غوطه ور شدن

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید ثبت گزارش