trusting
معنی
متکی
سایر معانی: زودباور، ساده دل، خوش بین، پشتگرم، متوکل، نیک گمان
سایر معانی: زودباور، ساده دل، خوش بین، پشتگرم، متوکل، نیک گمان
دیکشنری
اعتماد به نفس
صفت
based, relying, supported, trusting, founded, leaningمتکی
ترجمه آنلاین
اعتماد کردن
مترادف
believing ، confiding ، credulous ، gullible ، innocent ، naive ، undoubting ، unquestioning ، unsuspecting ، unsuspicious