معنی

چرخ، با چرخ کوچک مخصوص غلتاندن، چاپلوسی کردن
سایر معانی: (در اصل) چرخ کوچک یا بلبرینگ، چرخک، چرخه، (مخفف: truckle bed) تختخواب چرخدار، با چر  کوچک مخصوص غلتاندن

دیکشنری

کامیون
اسم
wheel, cart, cycle, axle, flywheel, truckleچرخ
فعل
adulate, flatter, blandish, butter, coax, truckleچاپلوسی کردن
truckleبا چرخ کوچک مخصوص غلتاندن

ترجمه آنلاین

کامیون

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.