tress
معنی
طره، گیسو
سایر معانی: (جمع) گیسوان، (زن - بلند و فراوان) مو، (در اصل) طره ی گیسو، موی بافته، حلقه ی گیسو، دسته ی مو، گیس بافته، بافتن، طره کردن
tress _
پسوند: زن (رجوع شود به: -ess)
سایر معانی: (جمع) گیسوان، (زن - بلند و فراوان) مو، (در اصل) طره ی گیسو، موی بافته، حلقه ی گیسو، دسته ی مو، گیس بافته، بافتن، طره کردن
tress _
پسوند: زن (رجوع شود به: -ess)
دیکشنری
ترس
اسم
brim, tress, edging, crest, tuft, lock of hairطره
فعل
tressگیسو
ترجمه آنلاین
تنش