trepan
معنی
انحراف، جهت، چرخش، تمایل داشتن
سایر معانی: (قدیمی) رجوع شود به: trephine، (برای چاه کنی) مته، چاه کاو، نقب کن، (شخص یا اسباب) دام افکن، تله انداز، حیله، ترفند، دام، روند، متمایل شدن، منجر شدن به، خم شدن، خمیدگی، مسیر، استیل، سبک، روش، طرف
[زمین شناسی] مته، روند،انحراف
سایر معانی: (قدیمی) رجوع شود به: trephine، (برای چاه کنی) مته، چاه کاو، نقب کن، (شخص یا اسباب) دام افکن، تله انداز، حیله، ترفند، دام، روند، متمایل شدن، منجر شدن به، خم شدن، خمیدگی، مسیر، استیل، سبک، روش، طرف
[زمین شناسی] مته، روند،انحراف
دیکشنری
سه نفره
اسم
rotation, spin, turn, swirl, revolution, trepanچرخش
deviation, deflection, departure, aberration, perversion, trepanانحراف
direction, orientation, sense, aim, sake, trepanجهت
فعل
fall off, desire, incline, lean, trepan, affectتمایل داشتن
ترجمه آنلاین
ترپان