معنی

پر درخت، درخت دار، بستانی، مشجر

دیکشنری

ترود
فعل
treeدرخت کاشتن
treeبدرخت پناه بردن
treeبشکل درخت شدن
put to, sandwich, treeدر تنگنا قرار دادن

ترجمه آنلاین

درخت

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.