treatment
معنی
سایر معانی: طرز برخورد، رسیدگی، پردازش، تیمار، مداوا، طرز عمل
[سینما] خلاصه داستان - نوشتن و تهیه طرز برداشت فیلم - طرز برداشت و ارائه - پیش نویس فیلمنامه - پرداخت - فیلم رفتار - برداشت یا ارائه مطلب - پیش نویس
[عمران و معماری] تصفیه - ترمیم - پالایش - بهسازی
[صنایع غذایی] رفتار، معامله، معالجه، ط رز عمل، درمان
[فوتبال] معالجه-درمان
[زمین شناسی] عملیات، بهسازی، تیمار
[صنعت] رفتار، تیمار، حالت هر یک از سطوح عامل در طراحی آزمایش ها
[نساجی] عمل آوری - عملیات - پروردن
[ریاضیات] تفسیر، تیمار، تعبیر، بررسی، بحث، طرز عمل، رفتار، تفسیر
[پلیمر] عمل آوری، آماده سازی
[آمار] تیمار