معنی

بدام انداختن، در تله اندازی، تله گذاری، تجملات و تزئینات، بدام اندازی
سایر معانی: تله گذاری، در تله اندازی
[کامپیوتر] غلط یابی، تله انداختن - تله گذاری تشخیص و پاسسخگویی به حوادثی که به طور عادی عملیات کامپیوتر را متوقف می کنند .مثلاً برخی از زبانهای برنامه نویسی یک ( خطای تله گذاری ) را تامین می کنند . معنای این خطا آن است که وقتی برنامه تلاش می کند . تا کاری غیر ممکن را انجام دهد . ( مانند تقسیم بر صفر، خواندن فایلی که وجود ندارد . ) کنترل به یک روال مدیریت کننده ی خطا که توسط برنامه نویس تامین شده، منتقل می شود . اگر عمل به دام انداختن خطا وجود نداشته باشد. برنامه با پیام خطای غیر منتظره ای پایان می یابد . در بیسیک، به دام انداختن خطا به وسیله ی عباراتی مانند ON ERROR انجام می شود .
[برق و الکترونیک] به دام اندازی فرایندی که در آن الکترونها به طور بی نظم در شبکه بلوری نیمرسانا نگهاشته می شود تا زمانی که ر اثر آشوب حرارتی آزاد شوند.
[نساجی] داخل جعبه رفتن ماکو
[پلیمر] به دام اندازی، به تله اندازی

دیکشنری

به دام انداختن
اسم
trappingتله گذاری
trappingتجملات و تزئینات
trapping, enticementبدام انداختن
trap, trappingدر تله اندازی
trappingبدام اندازی

ترجمه آنلاین

به دام انداختن

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.