transporter
/trænˈspɔːrtər/

معنی

انتقال دهنده، ناقل، منتقل کننده، ترابرگر، دستگاه ناقله، ناقل
سایر معانی: ترابرگر، انتقال دهنده، منتقل کننده، دستگاه ناقله، ناقل
[عمران و معماری] انتقال دهنده
[نساجی] جلودهنده پارچه
[ریاضیات] فرابر

دیکشنری

حمل کننده
اسم
transporter, vehicle, conveyer, conveyor, tellerناقل
transferor, transmitter, transporter, assignorانتقال دهنده
transporter, transmitter, transferorمنتقل کننده
transporterترابرگر
transporterدستگاه ناقله
صفت
transporterناقل

ترجمه آنلاین

حمل کننده

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.