translucid
معنی
شفاف، فراتاب، شفاف کننده، روشن کننده زجاجی
سایر معانی: فراتاب، شفاف کننده، روشن کننده زجاجی
[نساجی] شفاف کننده - روشن کننده - شفاف - نیمه شفاف
سایر معانی: فراتاب، شفاف کننده، روشن کننده زجاجی
[نساجی] شفاف کننده - روشن کننده - شفاف - نیمه شفاف
ترجمه آنلاین
شفاف