trajectory
/trəˈdʒektəri/

معنی

خط سیر
سایر معانی: (به ویژه گلوله ی رها شده و موشک و غیره) مسیر پرتابی، پرتابراه، خط سیر گلوله (یا پرتابه)، (مجازی) مسیر، گذر راه، گذرگاه، گذار، (ریاضی) مسیر، گذرگر، مسیر، ورا افکن، مسیر گلوله
[عمران و معماری] مسیر - مسیر حرکت
[برق و الکترونیک] خط سیر مسیری که موشک یا سفینه فضایی در فضا دنبال می کند. - مسیر حرکت
[زمین شناسی] مسیر، مسیر حرکت
[ریاضیات] مسیر، خط سیر
[آب و خاک] پرتابی

دیکشنری

مسیر
اسم
path, route, way, direction, track, trajectoryمسیر
trajectory, pathway, route, itinerary, course, directionخط سیر
pathway, passage, bus, causeway, pass, trajectoryگذرگاه
trajectoryمسیر گلوله
trajectoryوراافکن

ترجمه آنلاین

خط سیر

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.