معنی

سست، متزلزل، لرزان، مرتعش، ناپآیدار
سایر معانی: ناپیدار

دیکشنری

کل کل
صفت
shaky, wobbly, unsteady, vibrant, wonky, totteryلرزان
vibrating, shuddering, vibrant, trembling, tremulous, totteryمرتعش
shaky, precarious, insecure, unstable, ramshackle, totteryمتزلزل
totteryناپآیدار
loose, weak, frail, flimsy, slack, totteryسست

ترجمه آنلاین

توتر

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.