toilet
معنی
ارایش، ضروری، مستراح، میز ارایش، بزک، توالت
سایر معانی: آرایش (به ویژه آرایش مو)، جایی، مبال، شستشو و ضدعفونی سازی زخم و غیره، زخم بندی، پانسمان، زخم تیمار، برای مستراح، (مهجور) میز توالت (امروزه: dressing table)، وابسته به بزک، آرایشی
[عمران و معماری] توالت
سایر معانی: آرایش (به ویژه آرایش مو)، جایی، مبال، شستشو و ضدعفونی سازی زخم و غیره، زخم بندی، پانسمان، زخم تیمار، برای مستراح، (مهجور) میز توالت (امروزه: dressing table)، وابسته به بزک، آرایشی
[عمران و معماری] توالت
دیکشنری
توالت
اسم
toilet, toilette, makeupتوالت
toilet, loo, latrine, privy, restroom, toiletteمستراح
toiletry, makeup, toilet, toiletteبزک
arrangement, embellishment, array, ornament, formation, toiletارایش
dresser, dressing table, toilet, toiletteمیز ارایش
privy, toiletضروری
ترجمه آنلاین
توالت