tipsiness
/tɪpsɪnəs/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

معنی

مستی، لولی، سرخوشی
سایر معانی: مستی، لولی، سرخوشی

دیکشنری

راهنمایی
اسم
drunkenness, bun, intoxication, inebriation, drunken state, tipsinessمستی
tipsinessلولی
spree, tipsinessسرخوشی

ترجمه آنلاین

انحراف

مترادف

alcoholism ، boozing ، crapulence ، dipsomania ، inebriation ، inebriety ، insobriety ، intemperance ، intoxication

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید ثبت گزارش