معنی

شاخ فرعی، دندانه، نوک شاخه یاسیخ، چنگک خیش، از دست دادن، گم کردن
سایر معانی: تیزی، (مثلا هریک از دندانه ها یا تیزی های چنگال خوراک خوری)، سیخچه، شاخ، شا  فرعی، نوک شاخه یاسی، بافتن

دیکشنری

تین
اسم
tooth, indentation, dent, cog, serration, tineدندانه
antler, tineشاخ فرعی
tineنوک شاخه یاسیخ
tineچنگک خیش
فعل
lose, miss, tine, unhandاز دست دادن
lose, misplace, miss, mislay, bewilder, tineگم کردن

ترجمه آنلاین

تین

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.