معنی

تپنده، تاپ تاپ کننده، کوبنده، کوبشگر، کوبان، جانانه، گنده

دیکشنری

تکان دادن
فعل
lumber, thump, trundleسنگین حرکت کردن
thumpسنگینافتادن
thumpبا چیز پهن و سنگین زدن

ترجمه آنلاین

کوبیدن

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.