thumbnail
معنی
کوچک، ناخن شست، هر چیزی که ب اندازه ناخن باشد
سایر معانی: به اندازه ی ناخن شست، مختصر، کوتهوار
[کامپیوتر] ناخن شستی، کوچک تصویری کوچک از فایل گرافیکی که به منظور کمک در شناسایی آن نمایش داده می شود .
سایر معانی: به اندازه ی ناخن شست، مختصر، کوتهوار
[کامپیوتر] ناخن شستی، کوچک تصویری کوچک از فایل گرافیکی که به منظور کمک در شناسایی آن نمایش داده می شود .
دیکشنری
بند انگشتی
اسم
thumbnail, minuscule, half-pintکوچک
thumbnailناخن شست
thumbnailهر چیزی که ب اندازه ناخن باشد
ترجمه آنلاین
تصویر کوچک
مترادف
abbreviated ، abridged ، brief ، compact ، concise ، contracted ، curtailed ، epigrammatic ، short ، short and sweet ، succinct ، summary ، to the point ، truncated