چیزهای عجیب و غریب و ترس آور
دیکشنری انگلیسی به فارسی
things were at the(ir) worstمغلوب کردن
پیش نمایی از آنچه قرار بود روی بدهد
صبر و ظفر هر دو دوستان قدیمند، در اثر صبر نوبت ظفر آید
منهیات، مناهی، نواهی، ممنوعات، محرمات
بزار چند تا چیزو روشن کنم
یکی از آن چیزها (ی احتراز ناپذیر یا تغییر ناپذیر و غیره)
جهان برونی یا ظاهر، محیط
[ریاضیات] دو نکته
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.