thereabout
معنی
تقریبا، در ان حدود، در همان نزدیکی
سایر معانی: دران حدود، درهمان نزدیکی، تقریبا
سایر معانی: دران حدود، درهمان نزدیکی، تقریبا
دیکشنری
وجود دارد
قید
thereaboutدر ان حدود
thereaboutدر همان نزدیکی
almost, approximately, nearly, about, near, thereaboutتقریبا
ترجمه آنلاین
در مورد آن
مترادف
almost ، approximately ، around ، close at hand ، in the neighborhood ، in the vicinity ، just about ، near ، nearby ، nearly ، roughly