معنی

مختصر، بی شاخ و برگ، موجز، مختصر و مفید
سایر معانی: کوتاه، کم گوی، کم گفتار، کوته گو، کم حرف، بی شا  وبرگ

دیکشنری

مختصر
صفت
terse, pithy, precise, compendiousمختصر و مفید
brief, concise, summary, short, little, terseمختصر
concise, succinct, laconic, summary, terse, shortموجز
terse, aphyllousبی شاخ و برگ

ترجمه آنلاین

مختصر

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.