tenable
معنی
قابل تصرف، نگاه داشتنی، قابل مدافعه
سایر معانی: قابل دفاع، پذیرفتنی
سایر معانی: قابل دفاع، پذیرفتنی
دیکشنری
قابل اعتماد
صفت
tenableقابل تصرف
tenableنگاه داشتنی
tenableقابل مدافعه
ترجمه آنلاین
قابل تحمل
مترادف
arguable ، believable ، condonable ، credible ، defendable ، defensible ، excusable ، impregnable ، justifiable ، maintainable ، plausible ، rational ، reliable ، secure ، sound ، strong ، trustworthy ، viable ، vindicable ، warrantable