tautology
معنی
تکرار، حشو قبیح، حشو و زوائدی، درستنما
سایر معانی: (معانی بیان) مکرر گویی، همانگویی، تکرار واضحات، حشو و زائد
[حقوق] دلیل عین مدعی، مصادره بر مطلوب، حشو قبیح، تکرار
[ریاضیات] (گزاره ی) راستگو
سایر معانی: (معانی بیان) مکرر گویی، همانگویی، تکرار واضحات، حشو و زائد
[حقوق] دلیل عین مدعی، مصادره بر مطلوب، حشو قبیح، تکرار
[ریاضیات] (گزاره ی) راستگو
ترجمه آنلاین
توتولوژی