معنی

یاوه، حرف مفت، فاش کردن، سخن چینی کردن، دری وری گفتن
سایر معانی: خبر چینی کردن، افشاگری کردن، لودادن، دهان لقی کردن، حرف مفت زدن، یاوه گفتن

دیکشنری

تاتیل
اسم
guffaw, small talk, idle talk, lockman, tattleحرف مفت
nonsense, babble, froth, balderdash, idle talk, tattleیاوه
فعل
flap, tattleدری وری گفتن
reveal, disclose, divulge, give away, manifest, tattleفاش کردن
flap about, gossip, tattle, chit-chat, tittle-tattle, wiggle-waggleسخن چینی کردن

ترجمه آنلاین

تکه تکه کردن

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.