(انگلیس - خودمانی) به طور جلف و خودنمایانه تزیین کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رجوع شود به: steak tartare
وابسته به یا دارای جوهر ترشی، درده مانند، دردی شکل، مشتق از درده شراب، دارای باره دندان
عابد ریاکار، خشکه مقدس، زهد فروش، مقدس ریایی سایر معانی: (نام شخصیت اول نمایشنامه ی مولیر) تارتوف، tartufe شخصیت نمایشنامه مولیر مقدس ریایی
راهاندازی نافرجام [حملونقل هوایی] ناتمام ماندن فرایند روشن شدن هواگَرد به دلیل عدم احتراق طبیعی در محدودۀ زمانی مقرر
واژههای مصوب فرهنگستان
[صنعت] تاریخ شروع واقعی
(اسطوره ی سامی) استارت (الهه ی عشق جنسی و باروری - رجوع شود به: ishtar و ashtoreth)
[سینما] تخته تقه خودکار / کلاکت اتوماتیک
[کامپیوتر] آغازگر مجدد نقطه مقابله .
[زمین شناسی] نوعی کانی-در طبقه بندی Dana - فرمول شیمیایی: Co Fe3+2(AsO4)2(OH)2•4(H2O)
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.