tapestry
/ˈtæpəstri/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

معنی

پرده نقش دار
سایر معانی: (معمولا به صورت اسم مفعول) فرشینه پوش کردن، با پروز آذین کردن، (از ریشه ی فارسی: تافته یا تافتن)، فرشینه، پروز، پارچه ی رومبلی، پرده قالیچه نما، ملیله دوزی
[نساجی] پرده دیوار کوب - پرده قالیچه نما - پارچه رو مبلی یا پرده ای نقش دار ژاکارد باف - نوعی ماشین بافندگی پارچه مبلی - ملیله دوزی

دیکشنری

گیلاسی
اسم
tapestryپرده نقش دار

ترجمه آنلاین

ملیله کاری

مترادف

arras ، dosser ، drapery ، hanging

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید ثبت گزارش