معنی

رشوه دادن، مداخله وفضولی کردن، مذاکرات پنهانی وزیر جلی داشتن
سایر معانی: (شخص یا اسباب) تپانگر، چپاننده، کوبگر، درفشر، (قدیمی) تمهید کردن، مقدمه چینی کردن، زمینه سازی کردن، نقشه طرح کردن، ناخنک مردن
[عمران و معماری] کوبه - تخماق - خرد کننده - کوبنده
[زمین شناسی] کوبه، تخماق، خرد کننده، کوبنده
[حقوق] مداخله کردن، تحریف کردن، تقلب کردن، تبانی کردن، مخدوش کردن (سند)
[پلیمر] میله فلزی کوبش

دیکشنری

تکه تکه کردن
فعل
tamper, bribe, grease, palmرشوه دادن
tamperمداخله وفضولی کردن
tamperمذاکرات پنهانی وزیر جلی داشتن

ترجمه آنلاین

دستکاری کردن

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.