معنی

بلند، شاق، گزاف، اغراق امیز، بلند بالا، بلند قد، قد بلند
سایر معانی: مرتفع، فرازین، رفیع، (انسان) بالابلند، بلندقامت، سروقد، رفعت، قامت، (امریکا - عامیانه) باور نکردنی، مبالغه آمیز، بزرگ، (در لیوان و غیره ی) بلند، (عامیانه) پر باد و فیس، پر طمطراق، پر کر و فر، پر ادعا، راست، ایستاده، صاف، شق، شق و رق، دراز، لندهور، (مهجور) دلیر، شجاع، (مهجور) خوش سیما، خوش قیافه
[کامپیوتر] بلند، عمودی - جهتی در کاغذ که بلندتر از پهنای آن است؛ نام دیگر آن جهت دهی عمودی است.