take effect
معنی
قابل اجرا بودن، به قوت (قانونی) رسیدن
[حقوق] به مرحله اجرا درآمدن، قطعیت یافتن، قابل اجرا شدن
[ریاضیات] اجرا شدن، انجام گرفتن
[حقوق] به مرحله اجرا درآمدن، قطعیت یافتن، قابل اجرا شدن
[ریاضیات] اجرا شدن، انجام گرفتن
دیکشنری
تأثیر بگذار
ترجمه آنلاین
اثر بگذارد