معنی

رجوع شود به: systematize، دارای همست کردن، طبقه بندی کردن

دیکشنری

سیستم کردن
فعل
systemizeدارای همست کردن

ترجمه آنلاین

سیستمی کردن

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.