معنی

شربت، شیره، محلول غلیظ قندی دارویی، شیره یا شهد زدن به
سایر معانی: (دارو سازی) شربت، هرداروی آمیخته با آب و شکر، (نوشابه) شربت، انگبین، دوشاب، شبیار، sirup شربت

دیکشنری

شربت
اسم
syrup, juice, nectar, beverage, sirupشربت
sap, juice, syrup, molasses, extract, oozeشیره
sirup, syrupمحلول غلیظ قندی دارویی
فعل
sirup, syrupشیره یا شهد زدن به

ترجمه آنلاین

شربت

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.