sympathizer
معنی
موافق، طرفدار، همدرد، جانبدار، غمخوار
سایر معانی: همدرد، غمخوار، جانبدار
سایر معانی: همدرد، غمخوار، جانبدار
دیکشنری
هوادار
اسم
advocate, adherent, sympathizer, aficionado, partisan, bigotطرفدار
sympathizerغمخوار
sympathizer, adherent, discipleموافق
sympathizerهمدرد
sympathizerجانبدار
ترجمه آنلاین
دلسوز