syllogistic
/ˌsɪləˈdʒɪstɪk/

معنی

قیاسی، استدلالی
سایر معانی: استدلالی، قیاسی

دیکشنری

سیلوژنتیک
صفت
inductive, analogical, syllogistic, comparative, categorical, schematicقیاسی
discursive, argumentative, logical, logistic, ratiocinative, syllogisticاستدلالی

ترجمه آنلاین

قیاسی

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.