معنی

(قدیمی) زحمت کشیدن، جان کندن، کار کردن، زحمت کشیدن، مشقت، رنج زحمتکش

دیکشنری

صبر کن

ترجمه آنلاین

چشمک زدن

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.