sweepy
معنی
سریع، زود گذر، چیزی که جارو میکند
سایر معانی: چیزی که جارو میکند، زود گذر، سریع
سایر معانی: چیزی که جارو میکند، زود گذر، سریع
دیکشنری
جاروبرقی
صفت
sweepyچیزی که جارو میکند
glancing, transient, momentary, ephemeral, temporary, sweepyزود گذر
rapid, fast, quick, swift, speedy, sweepyسریع
ترجمه آنلاین
فراگیر