supporter
/səˈpɔːrtər/

معنی

پشتیبان، حامی، معین، نگهدار، متحمل
سایر معانی: هواخواه، هوادار، طرفدار، شکم بند، پشتبند (هر وسیله ای که اندام را تقویت یا نگهداری کند)، رجوع شود به: athletic supporter) jockstrap هم می گویند)
[فوتبال] پشتیبان

دیکشنری

حامی
اسم
sponsor, advocate, supporter, patron, protector, backerحامی
backup, supporter, protector, guardian, patron, backerپشتیبان
assistant, adjuvant, adjutant, helper, lozenge, supporterمعین
keeper, protector, backer, guard, patron, supporterنگهدار
sufferer, supporterمتحمل

ترجمه آنلاین

حامی

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.