superlative
معنی
صفت عالی، عالی، افضل، مبالغه امیز، بیشترین، بالاترین، درجه عالی، خیلی عظیم
سایر معانی: عالیترین، برترین، فرازین، فوق العاده، زیاده، بیش از حد، فزون برنیاز، مبالغه آمیز، (دستور زبان) صفت عالی (مانند: strongest یا most beautiful)
سایر معانی: عالیترین، برترین، فرازین، فوق العاده، زیاده، بیش از حد، فزون برنیاز، مبالغه آمیز، (دستور زبان) صفت عالی (مانند: strongest یا most beautiful)
دیکشنری
فوق العاده
اسم
superlativeصفت عالی
صفت
excellent, great, high, supreme, superb, superlativeعالی
superlativeدرجه عالی
maximum, topmost, uppermost, upmost, superlativeبالاترین
most, maximum, utmost, uttermost, superlativeبیشترین
better, supreme, transcendent, superlative, pre-eminentافضل
superlativeخیلی عظیم
hyperbolic, exaggerative, exaggeratory, hyperbolical, superlativeمبالغه امیز
ترجمه آنلاین
برتر
مترادف
A 1 ، accomplished ، all time ، best ، capital ، consummate ، crack ، effusive ، exaggerated ، excessive ، extreme ، finished ، gilt edge ، greatest ، highest ، hundred proof ، inflated ، magnificent ، matchless ، of highest order ، optimum ، outstanding ، peerless ، standout ، superb ، supreme ، surpassing ، tops ، transcendent ، unexcelled ، unparalleled ، unrivaled ، unsurpassed ، winning ، world class