معنی

شیرین کرده، شیرینی زده، قندی، شکری، شکر پاشیده

دیکشنری

سیراب شده
فعل
sweeten, soften, sugar, candy, dulcifyشیرین کردن
sugarبا شکر مخلوط کردن
sugarتبدیل به شکر کردن

ترجمه آنلاین

شکر

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.