substructure
/ˈsʌbstrʌkt͡ʃər/

معنی

زیر سازی، زیر بنا، زیرساخت، زیر ساختمان
سایر معانی: زیر ساخت، زیر سازی، زیر ساختمان، زیر بنا
[عمران و معماری] زیر سازه - پاره سازه - سازه فرعی
[زمین شناسی] زیرسازه

دیکشنری

زیر ساختار
اسم
infrastructure, substructure, cushion, substructionزیر سازی
substructure, substructionزیرساخت
infrastructure, substruction, substructureزیر بنا
substruction, substructureزیر ساختمان

ترجمه آنلاین

زیرسازی

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.