substructure
معنی
زیر سازی، زیر بنا، زیرساخت، زیر ساختمان
سایر معانی: زیر ساخت، زیر سازی، زیر ساختمان، زیر بنا
[عمران و معماری] زیر سازه - پاره سازه - سازه فرعی
[زمین شناسی] زیرسازه
سایر معانی: زیر ساخت، زیر سازی، زیر ساختمان، زیر بنا
[عمران و معماری] زیر سازه - پاره سازه - سازه فرعی
[زمین شناسی] زیرسازه
دیکشنری
زیر ساختار
اسم
infrastructure, substructure, cushion, substructionزیر سازی
substructure, substructionزیرساخت
infrastructure, substruction, substructureزیر بنا
substruction, substructureزیر ساختمان
ترجمه آنلاین
زیرسازی