معنی

زیر دریایی، تحت البحری، تحت البحری، زیر دریا حرکت کردن، با زیر دریایی حمله کردن
سایر معانی: زیر آبزی، زیست کننده در زیر آب یا دریا، برای حمل یا کاربرد در زیر آب یا زیر دریا، زیر آبی، جانور یا گیاه زیر آبزی، ساندویچ دراز (رجوع شود به: hero sandwich)
[عمران و معماری] زیر دریایی

دیکشنری

زیردریایی
اسم
submarine, U-boatزیر دریایی
submarineتحت البحری
فعل
submarineزیر دریا حرکت کردن
submarineبا زیر دریایی حمله کردن
صفت
submarineتحت البحری

ترجمه آنلاین

زیردریایی

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.