معنی

ریشه دار، زبر، پر از کنده درخت، سیخ سیخ
سایر معانی: زبر و کوتاه، نخراشیده نتراشیده، پوشیده از کنده و تنه ی درخت، پوشیده از کاه بن، سی  سی

دیکشنری

خشخاش
صفت
stubby, stumpyپر از کنده درخت
stubbyسیخ سیخ
rough, coarse, bristly, scaly, stark, stubbyزبر
ciliate, stubby, ciliated, rooty, barbate, filoseریشه دار

ترجمه آنلاین

کلنگ

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.