struma
معنی
گواتر، غمباد، تورم، اتساع و گشاد شدن هر عضوی
سایر معانی: (گیاه شناسی) بالشتک، رجوع شود به: goiter، رود استروما (از بلغارستان به یونان می رود و به دریای اژه می ریزد)، اتساع و گشاد شدن هر عضوی مثل پستان وعدد لنفاوی
سایر معانی: (گیاه شناسی) بالشتک، رجوع شود به: goiter، رود استروما (از بلغارستان به یونان می رود و به دریای اژه می ریزد)، اتساع و گشاد شدن هر عضوی مثل پستان وعدد لنفاوی
دیکشنری
رافائل
اسم
goiter, goitre, strumaگواتر
struma, goiter, goitreغمباد
inflation, swell, protuberance, protuberancy, struma, turgescenceتورم
strumaاتساع و گشاد شدن هر عضوی
ترجمه آنلاین
استروما