گواتر، غمباد، تورم، اتساع و گشاد شدن هر عضوی سایر معانی: (گیاه شناسی) بالشتک، رجوع شود به: goiter، رود استروما (از بلغارستان به یونان می رود و به دریای اژه می ریزد)، اتساع و گشاد شدن هر عضوی ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[حقوق] دعوی غیر مبتنی بر سند، دعوی خارج از سند
ابزار نجومی [نجوم رصدی و آشکارسازها] هر نوع تلسکوپ و آشکارساز و متعلقاتِ آنها که برای رصد به کار میرود
واژههای مصوب فرهنگستان
سازهای بادیِ برنجی [موسیقی] دستهای از سازهای بادی ارکستر سمفونیک، از دستۀ شیپورها، که سابقا از مس ساخته میشد و امروزه از برنج ساخته میشود|||متـ . بادیهاي برنجي brasse ...
[زمین شناسی] مرکز دستگاه نقطه ای بر روی محور عمودی چرخش (دستگاه تحقیقاتی)، در ارتفاع مشابه محور هم راستا، وقتی که آن محور در حالت افقی قرار دارد. در یک ترانزیت یا تئودولیت، این نقطه نزدیک یا ...
[نساجی] وسیله اندازه گیری رنگ
ساز الکترونیکی [موسیقی] سازی که در آن اصوات بهکمک ابزارهای الکترونیکی تولید میشوند یا تغییر میکنند
[برق و الکترونیک] آلت موسیقی الکترونیکی نوعی آلت موسیقی که در آن سیگنال شنیداری به وسیله برگیر ( پیکاپ ) یا نوسان ساز شنیداری تولید و پس از تقویت الکترونیکی به بلندگو داده می شود مانندگیتار ...
[برق و الکترونیک] ابزار الکتروستایتکی سنجه ای که بر اساس نیروهای دافعه و جاذبه بین اجسام باردار کار می کند.
[حقوق] نص سند
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.